دعا
در نیمه شبى آرام پیش از آنکه دیده برهم نهم به درگاه یگانه پروردگار جهان و جهانیان دعا کردم.
به درگاه او که آگاهترین و مهربانترین و عادلترین و بخشندهترین است...
دعا کردم تا غبار اندوه از چهرههامان بروبد...
تیرگى گناه را از جادهى وجودمان پاک کند...
از نور بزرگى و بخشندگی خویش در روح و جانمان بدمد و ما را به سمت نیکی و روشنى هدایتگر شود.
دعا کردم که خداوند به ما عزت نفس و بزرگى دهد، آنقدر که بزرگى خویش را در خوارى دیگران نبینیم و بدانیم زندگى را مجال کج اندیشى نیست.
دعا کردم تا به راه راست و شیوهى راستین انسانیت هدایت شویم...
در دل زمزمه کردم که:
پروردگارا...
ما را از گمراهان قرار مده و خود راهنما و راهبرمان باش،
خود به قضاوتمان بنشین و بخششت را از ما دریغ مدار،
ما را از دست درازى در حریم مسئولیتهای الهى دور کن و مگذار بار گناهانمان را با عقدههاى برآمده از حقارت وجودمان سنگین کنیم،
خداوندا...
در برابر نور وجودت رو سپیدمان بدار و در برابر خلق آبرودار،
باشد که به حرمت مهربانیت از تیرگى در امان بمانیم.
آمین
---
سلام.
آخرین روزهای پاییز در حالی رخ نمایی می کنن که به یاری خدا احساس زیبایی رو در درون قلب و روحم تجربه می کنم. خدا رو به خاطر همهی خوبیها و مهربانیهاش شکر میگم و ازش میخوام که هرگز لطف و محبتش رو ازمون دریغ نکنه و شادیهامون رو مستمر و مداوم حفظ کنه.
پیشاپیش شب بلند و اهورایی یلدا رو به همهی دوستان عزیزم تبریک میگم و امیدوارم لحظههای شیرین و شاد زندگی همه، در کنار عزیزان و اعضای خانواده، بلند و یلدایی باشه.
توی ثانیههای آرام زمزمههاتون با معبود؛ ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.